تاریخ نویسان معاویه قصد داشتند شخصیت امام حسن(ع) را در هاله ای از ابهام قرار دهند/ امام دوم شیعیان همچنان در بین مردم غریب و ناشناخته است/ دشمن به دنبال بی میل کردن جامعه شیعه نسبت به امام مجتبی است
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۶۰۷۱۸۴
با آنکه بین امام حسن وامام حسین علیها السلام در کمالات الهی تفاوتی وجود ندارد بد نیست به این حدیث پیامبر دقت کنیم که فرمودند:حسن وقار، شکوه وبزرگواری را از من به ارث برده وحسین سخاوت وشجاعت را . با توجه به اینکه به لحاظ علمی می دانیم که امام حسن و امام حسین (ع) از نظر ژنتیکی به طور صد درصد حامل خصوصیات رسول الله هستند باید به این نکته توجه کرد که براساس این موضوع نمی توان بسیاری از گزارشاتی که مخالف ویژگی های پیامبر است را درباره امام معصوم پذیرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اختصاصی قدس آنلاین- امام حسن مجتبی (ع) در نیمه ماه رمضان سال سوّم هجرت در مدینه تولد یافت. وی نخستین پسری بود که خداوند متعال به خانواده علی(ع) و فاطمه(س) عنایت کرد. رسول اکرم (ص) بلافاصله پس از ولادتش، او را در آغوش گرفته و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت. سپس برای او گوسفندی قربانی کرد، سرش را تراشید و هم وزن موی سرش - که یک درم و چیزی افزون بود - به مستمندان نقره داد. پیامبر (ص) دستور داد تا سرش را عطرآگین کنند و از آن هنگام آیین عقیقه و صدقه دادن به هم وزن موی سر نوزاد سنت شد. این نوزاد حسن نام گرفت، نامی که در دوران جاهلیت سابقه نداشت. کنیه او را ابومحمد نهاد که این تنها کنیه آن امام معصوم است. امام حسن را شیعیان با القابی چون سبط، سید، زکی و مجتبی می شناسند که مجتبی از همه آنها معروف تر است. نیمه ماه مبارک رمضان میلاد سراسر سعادت امام حسن مجتبی (ع) بهانه ای شد تا در گفتگویی با حجت الاسلام محسن ادیب بهروز استاد حوزه ودانشگاه به دلایل مظلومیت امام حسن مجتبی پرداخته و این موضوع را براساس اسناد معتبر تاریخی بررسی کنیم.
ادیب بهروز با بیان اینکه درک ما از جایگاه امامت به اندازه فهم محدود بشری است به قدس آنلاین گفت: امام خمینی (ره) هنگامی که می خواستند درخصوص شخصیت ائمه اظهار صحبت کنند به این نکته اشاره می کردند که ما قادر به شناخت کامل ائمه اطهار علیهم السلام نیستیم چرا که این بزرگواران به قدری در کمالات غرق هستند که امکان شناسایی همه ابعاد زندگی آن ها برای ما وجود ندارد، بنابراین شاید بتوانیم سایه ای از زندگی آنها را فهم کنیم. در واقع شناخت ما از ائمه معصومین علیهم السلام به اندازه فهم محدود بشری است چرا که قادر به دریافت حقیقت مطلقی که برگرفته از ذات مقدس باری تعالی است نیستیم و اصلا این مساله برای ما محال وغیر ممکن است. معمولا شناخت ما از ائمه اطهار علیهم السلام برگرفته از گزارش های تاریخی مورخان بشری است که آلوده به خطا، لغزش، اشتباه فهمی، کلامی وذهنی است براین اساس ممکن است مطالبی گفته شود که نشات گرفته از روایت هایی است که به ما رسیده است.
این استاد حوزه با بیان اینکه آگاهی ما از زندگی امام حسن مجتبی بسیار کم است خاطر نشان کرد: شاید آنقدری که شیعیان با وجود نازنین امام علی و امام حسین علیه السلام آشنا باشند با شخصیت و سیره زندگی امام حسن مجتبی (ع) آشنا نیستند. در واقع این ظلمی است که خودمان به خودمان روا داشته ایم یعنی برای اینکه از این بزرگوار شناختی به دست آوریم تلاش نکرده ایم. معمولا در منابع تاریخی وروایی به دو امام معصوم امام علی وامام حسین علیها السلام پرداخته شده است و قدری هم به وجود مبارک امام زمان علیه السلام اشاره شده اما سایر ائمه از جمله امام حسن مجتبی (ع) در سکوت مطلق هستند یا اشارات کمی به آن ها شده است. منابع درباره ائمه اطهار غیر از امام علی وامام حسین (ع) آنقدر کم است که گاهی افراد تصور می کنند سایر ائمه از کمالات امام علی وامام حسین برخوردار نبوده اند! جالب است بدانیم آنچه که در زیارت جامعه کبیره برای امام هادی (ع) گفته شده صفاتی است که خاص همه معصومین است حتی وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا (س) نیز شامل این صفات مبارک می شود. لذا، این بدان معناست که خداوند متعال به همه ائمه اطهار کمالات مشترکی عطا کرده است یعنی این بزرگواران در برخورداری از علم الهی؛ عصمت صد درصدی و امامت قطعی یکسان هستد.
ادیب بهروز با اشاره به توطئه هایی که امام حسن مجتبی را نشانه رفته اند اظهار داشت : امامت قطعی به این معناست که در همان لحظه تولد مقام امامت به همه ائمه اطهار اعطا می شود اما بروز امامت و ظهور آن متوقف بر شهادت امام قبلی است، به این معنا که اگر امام معصوم کودک باشد باز هم امام است. حال که سخن ما درخصوص میلاد و زندگی سراسر معرفت و برکت امام حسن مجتبی است این سوال مطرح می شود که چرا این اتفاق ناگوار یعنی کمبود اطلاعات درباره امام حسن مجتبی بیشتر مشهود است؟ از سوی دیگر هجمه های صورت گرفته به امام حسن مجتبی بسیار زیاد است و حتی بر شیعه نیز تاثیر گذار بوده است! در پاسخ باید گفت دشمنان در زمان امام حسن (ع) شبهه افکنی های تاثیر گذاری داشته اند به نحوی که شیعه از این مساله غافل است که یک طرح جامع برای توطئه و دشمنی عمیقی با امام حسن مجتبی به امام حسن مجتبی نسبت به سایرائمه صورت گرفته است.
این استاد حوزه ودانشگاه با انتقاد از عدم واکنش مناسب درباره امام حسن مجتبی در میان شیعیان به قدس آنلاین گفت: با یک نگاه گذرا به وضعیت رسانه ها و منابع فرهنگی متوجه این مساله می شویم که ما شیعیان در سالگرد تولد امام علی و امام حسین شور و شعف خاصی داریم اما در سالگرد میلاد امام حسن مجتبی (ع) این مساله آنچنان که باید باشد مشاهده نمی شود! با اینکه بین مورخین در صحت سالگرد تولد امام حسن مجتبی نسبت به سالروز تولد سایر ائمه اتفاق نظر وجود دارد اما امام حسن همچنان در بین مردم غریب و ناشناخته است. هر چند شادی وشعف در سالروز ولادت امیرالمومنین وامام حسین (ع) در جامعه شیعه بسیار امر نیکو وباعث خرسندی ماست اما این انتقاد وجود دارد که چرا واکنش های ما در سالروز تولد امام حسن مجتبی به شدت و قوت واکنش در میلاد امام علی وامام حسین (ع) نیست؟ در حالی که طبق روایات متعددی که از وجود مقدس پیامبراکرم (ص) به ما رسیده امام حسن و امام حسین علیها السلام ویژگی های مشترک و یکسانی دارند. یکی از مشهورترین فرمایشات پیامبر اکرم درخصوص این دو عزیز آن است که فرمودند : حسن و حسین سرور جوانان بهشتی هستند. در کلامی که منتسب به امام صادق (ع) است درباره امام حسن و امام حسین علیها السلام آمده است که امام حسن و امام حسین تا روز قیامت و در کل عالم هستی مقتدای جوانان صالح و شایسته هستند. یعنی جوان و انسانی بهشتی می شود که در دنیا بتواند رفتارهای خود را منطبق بر رفتار و کردار امام حسن و امام حسین (ع) قراردهد.
وی دلایل این مساله را اینگونه عنوان کرد: متاسفانه معاویه و زورمداران عصر امام حسن مجتبی (ع) با برنامه ریزی بسیار عمیق وگسترده تلاش کردند تا اولا شخصیت امام را از همه مردم در حال و آینده کتمان کنند، ثانیا اگر قرار است مورخین چیزی از امام حسن مجتبی (ع) بنویسند به طور صددرصد دروغ و کذب باشد اما این دروغ را چنان با قوت مطرح کنند که در خواص یعنی شیعیان و حتی اصحاب قلم تاثیر گذار باشد. یکی از مسائلی که به عنوان نمونه توسط تاریخ نویسان پول پرست دستگاه معاویه به امام حسن مجتبی (ع) نسبت داده شده این است که امام بسیار ازدواج می کرده اند. آنها درصدد بودند به مردم القاء کنندکه امام حسن به شدت به ازدواج حریص بوده است. حال وقتی که شیعه با توجه به آیات و روایات دروغ آنها را تشخیص می دهد که تعدد ازدواج در اسلام محدود است آنها چنان ریزه کاری هایی را در نظر گرفته بودند که به ذهن هیچکس خطور نمی کند. دشمنان امامت در پاسخ به این شبهه پاسخ داده اند که امام ازدواج می کرده و به سرعت طلاق می داده است!! این مساله را به قدری ظریف و مکارانه بیان کرده اند که این شبهه در یکی از منابع خاص در کتاب مرحوم شریف کلینی آمده است که امام علی در منبر به مردم توصیه می کند که به حسن مجتبی دختر ندهید چرا که ایشان زیاد طلاق می دهد!! در حالی که سخنی که به امام علی یا به امام صادق منتسب شده صد درصد دروغ است و دشمن با ظرافت خاصی دروغ خود را به شیعه القاء می کند تا یقین کند که این امر صحت داشته است.
عضو هیئت علمی گروه معارف دانشگاه علوم پزشکی تهران یکی از منابع شناخت امام حسن مجتبی را قرآن وسخنان رسول الله عنوان کرده و افزود: دشمن با استفاده از تمامی ابزارهای خود درصدد بوده تا شخصیتی از امام حسن مجتبی (ع) ارائه دهد که جامعه شیعه نسبت به ایشان بی میل، بی مهر و بی توجه شود. متاسفانه تا زمانی که ما دو اقدام اساسی را درمورد شناخت از ائمه اطهار انجام ندهیم دشمن می تواند بر اذهان نسل ما تاثیر گذار باشد. نه تنها یکایک ما شیعیان از این مساله غفلت کرده ایم بلکه مورخین برجسته و خاص ما نیز از این موضوع غفلت کرده اند که برای شناخت معصومین باید اولا به قرآن و سپس به کلام متواتر پیامبر پیرامون امامان معصوم (ع) که اتفاقا این دو منبع مورد اتفاق شیعه وسنی است مراجعه شود. تا زمانی که معصومین را از طریق قرآن و کلام پیامبر نشناسیم گزارشات دشمن و شبهه های ایجاد شده می تواند در جامعه تاثیر گذار باشد.
وی در پاسخ به اینکه چرا تفاوت های بین ائمه دستاویز شبهه سازی شده است خاطرنشان کرد: یکی از شبهات مطرح شده این است که امام حسن در برابر دشمن مقاومت نکرد در حالی که در پاسخ به این شبهه باید گفت که طبیعتا بین ائمه اطهار تفاوت هایی وجود دارد و این تفاوت ها به دو دلیل بوده اول اینکه هر یک از ائمه معصومین در زمان های مختلفی انجام وظیفه می کردند و در بستر زمانی متفاوتی حضور داشتند. به طور طبیعی زمان و مکان اقتضا می کند امامت مسئولیتش را به تناسب زمان انجام دهد یعنی اینکه اگر امام حسین عاشورا را به وجود میاورد که تا ابد برای ما برکات دارد به دلیل فراهم بودن بستر زمانی ومکانی موجود است. یقینا اگر امام حسن مجتبی (ع) نیز در دوره امام حسین (ع) و در آن شرایط قرار می گرفتند ایشان نیز قیام عاشورا را انجام می دادند و در خصوص دوره امام حسین نیز این مساله صادق است اگر در زمان امام حسن به امامت می رسیدند همان کاری را می کردند که امام دوم شیعیان انجام داد.
این استاد دانشگاه در این باره افزود: بنابراین اختلاف وتفاوت در زمان و مکان است که منجر به تفاوت تصمیم گیری های امام می شود و گرنه آنها در اوصاف یکی هستند این تفاوت زمان و مکان است که القاب آنها را از هم متفاوت می کند. به عبارت دیگری امام حسن و امام حسین علیهاالسلام هر دو دقیقا به وظایف خود به طور کامل عمل کردند منتها قضاوت و برداشت ما براساس فهم و اطلاعات ناقصی است که داریم چرا که ما از آنچه خداوند متعال به ائمه فرموده و آنچه خواست خدا بوده اطلاعی نداریم و ما براساس فهم خود قضاوت می کنیم.
این استاد حوزه ودانشگاه و تاریخ شناس با اشاره به اینکه امام حسن وارث صفات پیامبر است به ماجرای مباهله و مقام امامت شامخ امام حسن اشاره کرده و توضیح داد: با آنکه بین امام حسن وامام حسین علیها السلام در کمالات الهی تفاوتی وجود ندارد بد نیست به این حدیث پیامبر دقت کنیم که فرمودند:حسن وقار، شکوه وبزرگواری را از من به ارث برده وحسین سخاوت وشجاعت را. با توجه به اینکه به لحاظ علمی می دانیم که امام حسن و امام حسین (ع) از نظر ژنتیکی به طور صد درصد حامل خصوصیات رسول الله هستند باید به این نکته توجه کرد که براساس این موضوع نمی توان بسیاری از گزارشاتی که مخالف ویژگی های پیامبر است را درباره امام معصوم پذیرفت. چرا که فردی که از نظر ژنتیکی خصوصیات پیامبر اکرم (ص) را به ارث برده است و براساس کلام صریح پیامبرکه فرمودند این بزرگوران مقام امامت دارند باید به شبهه افکنی های دشمنان شک کرد و با آن برخورد نمود. پیامبر اکرم (ص) زمانی امام حسن و امام حسین را معصوم و صاحب درجه امامت خطاب می کند که این دو عزیز کودکانی سه و دو ساله بوده اند که به همراه پیامبر اکرم، امیرالمومنین وحضرت زهرا (س) در ماجرای مباهله حضور پیدا می کنند. آنجایی که قرآن درباره واقعه مباهله آنان را فرزندان رسول الله عنوان می کند به ما این پیام را می دهد که این دو کودک علی رغم اینکه خردسال هستند اما دارای کمالاتی هستند که خداوند در وجود نازنین پیامبر قرار داده است و اگر این مساله صحت نمی داشت یقینا هنگامی که مسیحیان با دیدن این بزرگواران و ترس از نفرینشان برآشفته نمی شدند. آنها مطمئن شدند که اگر این پنج تن دست به آسمان بردارند خودشان ونسلشان نابود خواهد شد لذا از راهی که آمده بودند بازگشتند. بنابراین نتیجه می گیریم که امام حسن مجتبی از وجود مقدس پیامبر است اما اینکه پیامبر می فرماید امام حسین سخاوت و شجاعت دارد به معنای این نیست که امام حسن از این صفات محروم است یا امام حسین از وقار و بزرگواری امام حسن محروم است بلکه به این معناست که این صفات و خصوصیات به اقتضای زمان وزندگی امامان ما بروز می کند و خود را نشان می دهد. امیدوار هستیم یکایک مسلمانان وشیعیان با استناد به قرآن و احادیث معتبری که از پیامبر اکرم (ص) به ما رسیده روز به روز با ابعاد شخصیتی ورفتاری ائمه اطهار آشنا شوند ودر این خصوص زندگی سراسر برکت ومعرفت امام حسن مجتبی را مرور کنند تا توطئه دشمنان از قرنها قبل تا به امروز خنثی شود و مردم از کرامات اهل بیت علیهم السلام برخوردار شوند.
منبع: قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۶۰۷۱۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحریف تاریخ، تضعیف شیعه و باقی توطئهها
منش و رفتار دادگرانهاش به گونهای بود که به گفته دکتر باستانیپاریزی تا چند سده پس از او، بانوان آبادیهای منطقه الموت با درود فرستادن بر روان او، کارهایی مانند نخریسی را میآغازیدند. با دکتر مهدی علمیدانشور، استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب که در ادیان و عرفان، گرایش ادیان ایران باستان و البته پژوهشگر تاریخ و کلام اسماعیلیه، آن رگ پنهانی را دردست گرفتیم که برآمدن حسن صباح وادامه جنبش او را برای مدتها بیمه کرد.در ادامه گفتههای این استاد ادیان و عرفان ایرانی را مرور میکنیم.تداوم تحریف با ابزار سینما
اسماعیلیه بیگمان یک انحراف در روند اسلام و تشیع است و نمیتوان به عنوان جریانی مثبت با پذیرش از آن سخن راند اما دستکم تا دورهای هماهنگ با نیازهای فرقه، منفعتطلبی و آز داعیان و خلفایشان در حاشیه شریعت پیش میرفته اما در دوران معاصر از منفعتطلبی خود خارج شده و فراتر رفته به گونهای که با منفعت دیگران همسو شده و حرکت میکند؛ یعنی دیگران از آنها استفاده ابزاری میکنند.بیاغراق ویرانی، جاگزینی و دگرگونیها در تمام بناها، یادگارهای تاریخی و تغییرات شکلی و مرمت یا بازسازی که در شهر مقدس مکه انجام گرفته و میگیرد، توسط مهندسان و معماران مجموعه آقاخان است! یعنی دستهای کننده و راهانداز طرحهای وهابیت و استعمارند. مثلا رمی جمرات و تغییرات اخیرش با دست همین مجموعه آقاخان انجام شده و تقریبا تمام سازهها، آثار و بناهای تاریخی اسلامی را در عربستان و بهویژه مکه از آن هویت و شناسنامه خارج کردهاند! که دیگر هیچ هویت اسلامی روشنی ندارد و همانند یک بنای معاصر یا روزآمد به نظر میآید.به عقیده شخصی من، اسماعیلیه امروز کاملا از شناسنامه و بافت دیروزی خود خارج است و بر اساس نظرات دیگران و بهویژه کشورهایی شکل عوض میکند که آنجاها مستقر شده و جریانش را ادامه میدهد. اسماعیلیه به عنوان یک فرقه که براساس عدالت خواهی و مبارزه با ظلم زمانی با دولتهای بزرگ دست به گریبان میشد، هرگز از آقاخان و مجموعهاش درباره فلسطین چیزی شنیده نشده یا درباره آدمکشیهای اسرائیل هرگز نقد و واکنشی نشنیده و نخواهید شنید. تحریف تاریخ توسط سینما ساده و موثر است در فضایی که دیگر کتابخوانی رونقی ندارد، سینما که فضای جادویی، سحرانگیز و جذاب میآفریند بهراحتی مخاطبان را جذب میکند و در خواب مسئولان و دستاندرکاران ما، تاریخ و شخصیتها را به یغما برده و مصادره میکنند و...؟ مثلا همین سریال حشاشین هنگام پخش شبانه در رمضان در یکی از شبکههای تلویزیونی در مصر، فقط با دوسه ساعت فاصله زیرنویسهایش به زبانهای مختلف از جمله فارسی منقح، رسا و پیراسته در دسترس بود!
ماجرای ۶ امامیها
اسماعیل، پسر ارشد امام صادق(ع) بنابر برخی روایات در جوانی علاقه خود را به اندیشههای غلات نشان داده و با یکی از غالیان به نام ابوالخطاب در ارتباط بود.بامرگ زودهنگام ابوالخطاب درسال۱۳۸هجری، اسماعیل ازسوی همان مریدان مجذوب! به جانشینی برگزیده شد. مرگ زودرس در۱۴۵هجری گریبانگیر اسماعیل گردید. این حلقه، آزها و آرزوهایی داشتند و گمان میبردند پس از فوت امام صادق و جانشینی اسماعیل میتوانند به اهدافشان برسند که البته چنین نشد. امام صادق با فراست، هوشمندی و آرامش خاصی، طرفداران اسماعیل و ابوالخطاب را بهویژه به مراسم دفن اسماعیل فرامیخوانند و بارها در مسیر تشییع، کفن را از چهره جنازه کنار میزنند و هیچ جای شکی در مرگ پسرش برای کسی باقی نمیگذارند. این موضوع در حدود یک سده در پیله بود و انگار پوستاندازی میکرد و خود اسماعیلیه به این دوره، نام «ستر» یا مخفی دادهاند.
پیچ انحرافی
در نیمه سده سوم، فردی به نام حمدان ابن اشعث، مشهور به قرمط در کوفه به تبلیغ قائمیت محمد ابن اسماعیل به عنوان امام غایب پرداخت و خودش را نایب محمد به عنوان مهدی موعود نامید! همین حمدان شخصی به نام عبیدا... مهدی را برای تبلیغ به سوریه راهی کرد. ولی عبیدا... به تبلیغ برای خودش با عنوان مهدی پرداخت. حمدان هم داعیانی را فرستاد که از کار او جلوگیری کنند و عبیدا... ناگزیر از فرار به شمال آفریقا شد.در ادامه عبیدا... در سال ۲۹۷ هجری رسما حکومت فاطمیان را در مغرب بنیان نهاد و تا ۳۳۲ به یورش به اطراف میپردازد. بعد از او پسرش القائم بأمرا... و سپس خلیفه چهارم المعزالدین ا... است که دوران او مصر فتح و قاهره ساخته و پایتخت میشود، مسجد الازهر بنا میشود و عیدغدیر و عاشورا تعطیل رسمی میشود.
بزنگاه تاریخ
در ادامه خلفای فاطمی میرسیم به هشتمین خلیفه یعنی مستنصر بالله (که داستان سریال حشاشین برساختهای از دوران اوست). این خلیفه دو پسر داشت. احمد و نزار که بارها نزار پسر بزرگتر جانشین اعلام شده بود اما بعد از مرگ خلیفه، بدرالجمالی وزیر به دلایلی با فوت خلیفه، احمد را جانشین اعلام میکند و نزار را به شکلی مشکوک به قتل میرساند.
صباح بینقاب
حسن صباح متولد قم است و در همان شهر با اسماعیلیان پیوند میخورد. زمان را به عقب برگردانیم؛ صباح چهرهای فوقالعاده کاریزماتیک دارد. او سراغ ردهبالاهای جامعه نمیرود، بلکه میان مردم و چوپانها و انسانهای بیپروا و جنگاور میرود و یارانش را از میان آنها برمیگزیند که از مرگ نمیترسند. به همین خاطر با وجود نیروی اندک هنگام رویارویی با لشکر صلیبیان با تاکتیکهای نظامی خود شکست سختی به صلیبیها وارد میسازد. صلیبیها که نمیتوانستند به شکست در برابر گروهی کمشمار اقرار کنند از حسن صباح یک چهره آنچنانی و فراواقعی و هراسآور و سپهشکن ترسیم میکنند که اغراقهای حشاشین، مینو، مواد مخدر و... زاییده تخیلات همینهاست که مارکو پولو ۱۴۰سال پس از حسن صباح از دیدههای خودش! از باغ بهشت و حشیش و حسن صباح و... گزارش میدهد. در حالی که اصلا وارد حوزه الموت هم نشده و دژ را ندیده اما در فصلهای ۴۱تا۴۳ به گونهای سخن میپردازد که انگار با حسن صباح در دژ الموت زندگیها کرده! (نمونه معاصر چنین رفتاری همین کتاب خداوند الموت، پل المیر است که اصلا چنین نویسندهای وجود ندارد و... برای فروش کتاب توسط پدیدهای به نام ذبیحا...منصوری با تکیه بر خارجیپسندی ایرانیان جعل شده! اباطیل سریال حشاشین نیز به همین سان، زاییده ذهن صلیبیون و مارکو پولو بوده).حسن صباح اهل مطالعه، تهجد، زهد و دیانت و اواخر گوشهنشین بوده و با مردمان دادگرانه رفتار میکرده تا جایی که چند سده پس از او همچنان که در آغاز اشاره شد در آبادیهای الموت به روانش درود میفرستادند. در سریال حشاشین با برزک نامی طرفیم که بسیار خونریز و قصیتر از صباح است در حالی که در تاریخ از او با نام کیابزرگ امید یادشده. من قصدم تطهیر کردن حسن صباح نیست اما تمام دوران زندگی او را که بررسی کردم حدود ۵۰ ترور با دستورش انجام شده. او با خلفای عباسی و امرای سلاجقه از آن رو اختلاف داشت که ایرانی نبودند. نخستین بار کتابهای دینی را با زبان فارسی نگاشت و بااین اصطلاح «محل به محل و امیر به امیر» به برانداختن سردمداران میپرداخت، زیرا نیروی نظامی پرشماری برای رویارویی مستقیم نداشت. هیچ کجای تاریخ از او دستوری برای قتل مردم (مثلا مردم اصفهان در حشاشین) داده نشده. هرچند کیابزرگ امید با بیپروایی به قتلهایی دست زد.
خدمت اسماعیلیه و خیانت آقاخانها
هوشمندی خواجه نصیر سرانجام به بستن پیمانی میان هولاکوخان و اسماعیلیه انجامید منتها هولاکو پیمانشکنی کرده با قتل عام اسماعیلیه حتی دژ را نیز با خاک یکسان میکند و آن همه کتابها و... برخلاف عهدنامه نابود میشود.دیگر صدای نزاریان خاموش میشود تا ۱۰۹۰هجری سپس دوران کریمخان زند که ابوالحسن علی امام چهل و چهارم نزاری از سوی او حاکم کرمان میشود و نزاریان کمکم قدرتی دست و پا میکنند. فتحعلیشاه قاجار نیز با حسن علیشام امام چهل و ششم نزاریان وصلت میکند و به او لقب «آقاخان» را میدهد و او را به حکومت کرمان میگذارد.اما این وصلت دوامی ندارد و بعد از مدتی با جنگ با هم میپردازند. در این جنگ آقاخانها شکست میخوردند و ناچار همین آقاخانیهای شکستخورده به خراسان بزرگ (افغانستان بعدها که از سوی استعمار انگلیس چنین نامی بر آن سامان دیکته شد) پناه میبرند. آنجاست که با انگلستانیهای دشمن ایران و حکومت مرکزی خراسان متحد شده با خوشخدمتیهاشان از سوی انگلیس به رهبرشان لقب «سِر» داده میشود. جالب است با شکست انگلیس از حکومت افغان، آقاخان به هند زیر چتر انگلیس میرود. سرانجام آقاخان سوم که متولد انگلیس و پرورده فرهنگ غرب است، به تخت مینشیند و مقر رهبری را از هند به انگلیس میآورد. اینها با ثروت هنگفتی که دست و پا کرده بودند به ملکه و انگلیس کمکها میکنند و لقبها و امتیازهایی میگیرند. تا در سال ۱۳۷۶ هجری با درگذشت آقاخان سوم، کریم آقاخان در ۱۹سالگی به امامت چهل و نهم نزاریان در لندن به تخت میرسد.
سفیدپوش دیروز، سیاهروی امروز
نکته مهم این است که در شریعت نزاری وقتی به آقاخانها میرسیم دیگر شریعتی وجود ندارد حتی آن قشر ظاهری هم دیده نمیشود و برای رفتارهای خلاف رفتار عرفی و شریعت چه توجیهها میکنند.سریال حشاشین به لحاظ تاریخی هم برای ما ایرانیها سندیت ندارد و شخصیتهای مهمی مانند خیام، غزالی و… آنقدر در آن منفعل و بیخاصیت به تصویر درآمدند که با آنچه در ذهن و تصور ماست، فرسنگها فاصله دارند. در واقع این مجموعه با وجود اینکه سریالی استاندارد و با کیفیت قابل قبول است، چیزی فراتر از یک مجموعه رمضانی و مناسبتی نیست. چرا که تاریخ مصرفدار و برای استفاده راهبردی در مقطع زمانی ساخته شده و بنا به ادعای سازندگانش تبدیل به سریالی تاریخی مستند و قابل ارجاعی نشده است.حشاشین متاسفانه سریالی تماما تحریف تاریخ اما جذاب! است که در مصر ورشکسته با بودجه چندمیلیوندلاری با مسخ و تحریف چهار شخصیت ایرانی بر ضد ایران و ایرانی ساخته شده که هیچکدام هیچ ربطی به مصر نداشتند! این که چرا حسن صباح در این بازه زمانی به تصویر کشیده شده، دارای ابعاد و اهداف پنهان و مزورانه است.
تصویرسازی غلط به نفع جریان خاص
سریال حشاشین در ظاهر داستانی درباره خلافت عربها در سرزمینهای اسلامی است، اما بیشتر داستان آن در ایران در شهرهای بزرگ آن رخ میدهد. حتی شخصیتهای اصلیاش هم با اینکه در ظاهر عرب هستند و طبیعتا در یک سریال مصری به زبان عربی صحبت میکنند اما زاده داخل مرزهای ایران هستند و یکی از آنها تبدیل به رهبر یکی از گروههای مخالف با خلیفههای عرب میشود. رخدادهای این سریال در یک بستر تاریخی در سده یازدهم اتفاق میافتد. حسن صباح در مخالفت با عباسیان که شعار و پوشش و پرچمشان سیاه است، رنگ سفید را برای پوشش و پرچمش برمیگزیند اما در حشاشین سیاهپوش است بر پرچم سیاه هوادارانش شعار لا ا... الا ا... نقش بسته تا برای مخاطبان امروزی همه چیز یادآور و نشانه داعش و داعشیگری باشد.
سرمایهگذاری عجیب مصر در صنعت سرگرمی
مصر که درخرج یومیهاش مانده و دستش واقعا خالی است درچنین مقطعی با صرف بودجهای هنگفت حشاشین را برساخته زیرا در پی آسیبزدن و کژنمایی اسلام سنتی و اسلام سیاسی و اخوانالمسلمین بوده[که حماس از این نحله است] تا در ماه رمضان و رونق تماشای سریالهای آیینی به مردم بقبولاند که حسن صباح، پدر داعش است! هرچند از مصر نمیتوان انتظار داشت شخصیتهای ما را درست و راست و بدون معناهای ضمنی ضد ایرانی نشان دهد.شما«وعده صادق» و پیامدهایش را بسنجید! اسرائیل دقیقا از همین میترسد از اسلام سیاسی! که جرأت میکند یک قدرت را که به تعریف خودشان بزرگ است، پوشالی بشمارد. در حالی که کشورهای عربی ذلیلانه با اسرائیل همپیمان میشوند و عربستان مخفیانه به راه سازشکاری میتازد!نکته آزارنده تحقیر بزرگان ما از سوی مصر سرسپرده است. سریال حشاشین تحقیر فرهنگ بزرگ و تمدن سترگ ماست. در این بازه مهم تاریخی چرا هوشیاری به خرج نمیدهیم؟ خواجه نصیرالدین طوسی که کشوری را نجات داد را در این سریال ببینید چگونه تصویر شده؟ چرا خود ما از این همه شخصیتهای بزرگ فیلم فاخر نمیسازیم و اجازه میدهیم دشمنان ما این چنین تاریخ و فرهنگ و تمدن و چهرههایمان را با بیپروایی و دروغزنیهایشان تاراج کنند؟